در قسمت اسم های شاهنامه ای، نام های زیبا و اصیل ایرانی که در کتاب شاهنامه فردوسی قرار دارند را منتشر کردیم. اسم های فارسی (پارسی) زیبا که ریشه در تاریخ و فرهنگ ایران و ایرانیان دارند. در این مطلب به درخواست همراهان NameFarsi لیست اسامی شاهنامه ای پسر را قرار دادیم. تا دوستانی که در انتخاب اسم فرزند پسر خود به دنبال اسم پسر شاهنامه ای هستند دسترسی راحت تری داشته باشند.
اسم شاهنامه ای پسر
در تصویر بالا اسم های مرسوم تر و به قولی محبوب تر پسرانه از کتاب شاهنامه فردوسی قرار دارد و در ادامه لیست کامل نام های پسرانه شاهنامه ای:
اسم های شاهنامه ای پسر Shahnameh boy name
اسامی پسرانه در شاهنامه
خسرو: (=کیخسرو) در اساطیر و حماسههای ایرانی و شاهنامهٔ فردوسی، فرزند سیاوش و فرنگیس و نوادهٔ کیکاووس و افراسیاب است. واژه کیخسرو به معنی شاه نیکنام است. خسرو یعنی نیکنام و دارای آوازه نیکی. آنکه به خوب بودن معروف است.
بهرام: بهرام پهلوانی ایرانی در دوران کیکاوس و کیخسرو است که آوازهٔ او بخاطر کارهای دلیرانهای است که در جنگها انجام داده بود. در میدان جنگ میان سیاوش و افراسیاب، پس از آنکه سپهسالار کیکاووس یعنی رستم از میدان جنگ به صورت قهرآمیز برگشت و سپاه ایران را تنها گذاشت، بهرام و زنگه شاوران مشاوران سیاوش پس از رستم بودند. زمانیکه سیاوش به توران پناهنده شد و سپاه ایران بیسالار گشت، بهرام رهبری سپاه ایران را تا رسیدن فرمانده جدید یعنی طوس بر دوش گرفت.
زال نام پدر رستم.
فریدون
اسفندیار
تهمتن (از القاب رستم) به معنی تنومند، قوی جثه و نیرومند.
اردشیر
افراسیاب
سکندر
گشتاسپ
جم
کاووس
بهمن
طوس
کیوان
پیران: پیران ویسه از قهرمانان تورانی شاهنامه و پسر ویسه سپهسالار افراسیاب است.
قباد
شاپور
گودرز
گیو
منوچهر
تور
هژبر
ضحاک
کیخسرو
سیاوش
ارجاسپ
لهراسپ
گستهم
سلم نام یکی از سه پسر فریدون.
کیقباد
محمود: اسم عربی. * همانطور که قبل تر هم گفتم لزوما اسامی موجود در کتاب شاهنامه فردوسی، اسم اصیل فارسی نیستند. مثل محمود که نامی عربی است.
برزین
گرگین
زواره: پسر زال و برادر رستم، یکی از پهلوانان شاهنامه. او و برادرش رستم به دست برادر ناتنیشان شغاد کشته شدند.
آفریدون
یزدگرد
ایرج: (در شاهنامه) شاهزادهی ایرانی، پسر کوچک فریدون که پدرش پادشاهی ایران را به او داد. برادرانش سلم و تور بر او حسد بردند و او را کشتند پسرش منوچهر انتقام خون پدر را گرفت. ایرج میرزا، شاعر ایرانی از شاهزادگان قاجار، ملقب به جلال الممالک، از پیشگامان تحول در شعر فارسی که شعر را به زبان رایج نزدیک کرد؛ نخستین شاعر ایرانی سرایندهی شعر کودک. اسم ایرج یعنی یاری دهنده آریاییها.
اسکندر
قارن (کارن)
نوذر
بهرامشاه
جهانگیر
پرویز
مهراب
سهراب
آذرگشسپ: نام سردار بهرام چوبین است که در نبردها همواره و پیوسته به همراه بهرام بود.
هرمز
سیاووش
کشواد
فرامرز
کسری
نریمان
اورمزد
پشنگ
هرمزد
اردوان
ویسه
گرسیوز
رهام: رهام از پهلوانان ایرانی شاهنامه فردوسی، پسر گودرز و نوه کشواد زرین کلاه و همچنین پدر فرهاد بود. او از شجاعان گیتی بود و در زمان کیخسرو جنگهای مردانهای نمود. وی در جنگهایی که با تورانیان و خاقان چین و جنگهایی که به خونخواهی سیاوش برپا میشد، به فرماندهی گودرز پدر خود یا رستم شرکت میکرد.
بیژن: نام پهلوان ایرانی، پسر گیو و نواده ی گودرز و رستم، كه داستان دلاوریهای او در شاهنامهی فردوسی و بیژن نامه آمده است. گرشویج (Gershevitch) دربارهی نام بیژن دو پیشنهاد داد: نخست آن که آن را مأخوذ از جزء دوم آریانه وئجه (Vējah ـ Aryāna) بدانیم که در این صورت معنای آن “مردی از سرزمین ایران ویج” خواهد بود. دوم آنکه این کلمه به صورت ویچنه (Wičana) از ریشهی wēz = گزیدن به معنای کسی که نیک تشخیص دهنده و اهل تمییز است، باشد. بیژن در فرهنگ نام های ایرانی به معنای “جنگجو” آمده است.
فریبرز
فرهاد
گژدهم از پهلوانان ایرانی شاهنامه است. او در دوران پیری خود در زمان پادشاهی کیکاووس نگهبان دژ سپید در مرز ایران و توران بود. گردآفرید و گستهم فرزندان او هستند.
اغریرث: اَغریرَث در اساطیر ایرانی شاهزادهٔ توران و پسر پشنگ است. در جنگی که بین ایران و توران درگرفت او موجب آزاد شدن ایرانیانی که به دست افراسیاب برادرش اسیر شده بودند شد. افراسیاب او را در هنگام مجادلهای که بین آندو به دلیل آزاد شدن اسیران درگرفته بود کشت.
ارژنگ
آرش
ساسان
بارمان
کلباد
شیدوش: در شاهنامه پسر گودرز برادر بهرام و گیو و رهام و هجیر و نستوه و شهربانو ارم بود.
گرازه: گرازه یکی از پهلوانان دربار کیکاووس و کیخسرو است. او در جنگ دوازده رخ سیامک را در نبرد تن به تن کشت.
هجیر
هفتواد
گرشاسپ
قلون
شغاد
شماساس: شماساس در شاهنامه پهلوان تورانی و یکی از سرداران سپاه افراسیاب بود.
پیلسم: پیلسَم از پهلوانان تورانی و پسر ویسه سپهسالار افراسیاب است.
مهران
کاموس
ریونیز نام داماد توس. به معنی: “نابود کننده نیرنگ” است.
زرسپ
کاوه
برزو
سباک
برسام
کیکاووس
The post اسم پسر شاهنامه ای first appeared on نام فارسی.
No comments:
Post a Comment