اسامی بدون نقطه دختر و پسر
اسم های دختر و پسر که نقطه ندارند
خیلی از همراهان نامفارسی در این ۱۲ سال فعالیت وبسایت مان، از ما درخواست پیشنهاد اسم های بی نقطه داشتند. نام های دخترانه و پسرانه که فاقد نقطه هستند و در واقع بدون نقطه. این اسم های زیبا در واقع شامل حروف نقطه دار نیستند و نکته جالبی که دارند، می توان بسیاری از آن ها را بدون برداشتن قلم از کاغذ نوشت.
در ادامه لیست کامل اسم های دختر و پسر بدون نقطه را قرار داده ایم:
اسم دختر بی نقطه
اسامی دخترانه که نقطه ندارند
اسم دختر شیک بدون نقطه
لیست کامل اسامی دختر بی نقطه با معنی دقیق:
۱ | ال آی: اسم دختر ترکی به معنی ماه طایفه، خوش چهره، زیبا. |
۲ | السا: دانه ای خوشبو که بر روی خمیر نان می پاشند. بررسی کاملتر: اسم السا. |
۳ | الما |
۴ | الهام: وحی. به دل افکندن، در دل انداختن، القاء معنی خاص در قلب به طریق فیض. |
۵ | الهه: رب النوع، در اعتقادات قدیم خیلی از فرهنگ های باستانی، نیمه خدایی که نماینده نوعی خاص بوده و به صورت زنی ظاهر میشده است. |
۶ | آرا: آراینده. |
۷ | آرام: موقر، با آرامش، متین. |
۸ | آرامهر: آرا + مهر، مهر آرا، آراینده خورشید. آراینده مهربانی. |
۹ | آسا: آسودن، آسایش دهنده، وقار، ثبات، آراینده. |
۱۰ | آساره: نام دختر به زبان لری بختیاری به معنی ستاره. |
۱۱ | آسودا: راحت و آرام، آسوده. |
۱۲ | آسوده: آرام، راحت، خاطرجمع، فارغ، بی خیال. |
۱۳ | آلا: سرخ، سرخ کم نگ – نعمت ها. بررسی کامل: اسم آلا. |
۱۴ | آلاله: اسم گل، شقایق، لاله. |
۱۵ | آلما: اسم ترکی دختر به معنی سیب. درخت سیب جنگلی. |
۱۶ | آمال: اسم عربی دخترانه به معنی آرزوها، آرمان ها، امیدها. |
۱۷ | آهو: غزال، غزاله، (به مجاز) معشوق زیبا، (در قدیم) (به مجاز) چشم زیبا. |
۱۸ | آوا: آواز، بانگ، صدا، صلا، صوت، لحن، ندا، نغمه. بررسی کامل: اسم آوا. |
۱۹ | آرامه: منسوب به آرام، آرام. |
۲۰ | آوامهر: ترکیب آوا و مهر. صدای زیبای مهر. |
۲۱ | آیسو: اسم ترکی. مرکب از آی به معنای ماه بعلاوه سو به معنای آب، ماه و آب. بررسی کامل: اسم آیسو. |
۲۲ | آیسودا: اسم ترکی به معنی ماه در آب. |
۲۳ | آی گل: آی (ترکی) + گل (فارسی) گلی چون ماه. |
۲۴ | حلما: بردباران، صبوران – به ضم ح، جمع حلیم، صبوران، دختران صبور. |
۲۵ | حماسه: دلاوری، شجاعت، رجز، شعرحماسی، شعررزمی، رزم نامه. |
۲۶ | حورا: زن زیبای بهشتی، زنِ سفید پوستِ سیاه چشم و موی. |
۲۷ | داگل: داگل نام دخترانه لری است به معنی مادری که مانندگل لطیف و زیبا و دوست داشتنی است. |
۲۸ | درا: جلاجل، درای، زنگ، ناقوس. |
۲۹ | درسا: شبیه به دُر، گران قیمت و ارزشمند. |
۳۰ | درگل: در (عربی) + گل (فارسی) مروارید گل ها. مجازا زیبای ارزشمند. |
۳۱ | دروار: (دُر + وار (پسوند شباهت) مثل مروارید. ارزشمند، گرانبها. |
۳۲ | دعا: نیایش، راز و نیاز، مناجات، ورد. |
۳۳ | دل آرا: آرامش و شادی دیگران، محبوب، معشوق. دلارا: بررسی کامل: اسم دلارا. |
۳۴ | دل آرام: آرامش دهنده قلب، تسکین دهنده دل. دلارام: بررسی کامل: اسم دلارام. |
۳۵ | دل آسا: مایه آسایس دل، موجب تسکین و آسایش دل. به نوعی معادل اسم دلسا هست. |
۳۶ | دل آوا: نوای دل. |
۳۷ | ملکا: بررسی کامل اسم ملکا. |
۳۸ | وهار: نام کردی به معنای فصل بهار. |
۳۹ | دلدار: جانان، دلارام، دلبر، دلداده. |
۴۰ | دلسا: به معنی مایه آسایش دل یا مانند دل. بررسی کامل: اسم دلسا. |
۴۱ | راما: منسوب به رام. |
۴۲ | رسا: رسیده، واضح، بلند. |
۴۳ | رها: خلاص، فارغ، مرخص، نجات یافته و آزاد. پراکنده. |
۴۴ | سروه: اسم دختر کردی به معنی نسیم. |
۴۵ | ساحل: لب دریا. زمینی که در کنار دریا یا دریاچه یا رودی بزرگ واقع شده است، مرزبین آب و خشکی. |
۴۶ | سارا: خالص، پاک. بررسی کامل: اسم سارا. |
۴۷ | سارال: اسم دخترانه کردی، نام روستایی در نزدیکی سنندج. |
۴۸ | سارای: آسایش دل، ماه زرد، ماه شب چهارده. |
۴۹ | سارگل: گل زرد. |
۵۰ | ساره: به معنی امیره من، زوجه ابراهیم خلیل (ع). بررسی کامل: اسم ساره. |
۵۱ | سالومه: صلح و آرامش، صفا و دوستی. |
۵۲ | سامره: مؤنث سامر، نام شهری در عراق. |
۵۳ | ساهره مؤنث ساهر، چشمه روان. |
۵۴ | ساوا خالص، ناب، طلای خالص. |
۵۵ | سحر: بامداد، پگاه، جادو، سپیده دم. |
۵۶ | سحرگل: گل زیبای بامداد. |
۵۷ | سرمه: کحل، سیاهی، تیرگی، تاریکی. |
۵۸ | سروا: عمارتی که پیشگاه آن گشاده بود سرواز، مانند سرو، سربلند مثل درخت سرو اسمی کردی است. |
۵۹ | سرور: بزرگ، پیشوا، خداوندگار، خواجه، رئیس، سر، سرپرست. |
۶۰ | سعاد: نام معشوقه ای در عرب. |
۶۱ | سلاله: بچه، خانواده، فرزند، کودک. |
۶۲ | سلما: آشتی، زنِ صلح طلب. نام دختر بین المللی. |
۶۳ | سلوا: یک کومونه در ایتالیا. بررسی کامل: اسم سلوا. |
۶۴ | سما: آسمان، ارض، زمین. |
۶۵ | سها: ستاره کم نور، اختر، کوکب. |
۶۶ | سودا: اسم دختر ترکی به معنی عشق. بررسی کامل: اسم سودا. |
۶۷ | سوده: ساییده، کوفته، نرم، سوراخ، مذاب،نام دختر زمعه بن قیس بن عبد شمس. |
۶۸ | سورا: پرنده ای است سیاه رنگ دارای نقطه های سفید که خوش آواز است. |
۶۹ | سوری: گل سرخ، گل محمدی، منسوب به سور. |
۷۰ | سوگل: مورد علاقه و محبت زیاد، محبوب. |
۷۱ | سوما: ماه، نور ماه؛ (به مجاز) زيبا؛ نهر آب و مجراي قنات. |
۷۲ | سی دا: اسم دخترانه لری است . سی دا به معنی برای مادر. |
۷۳ | صالحه: شایسته و درستکار، نیک، خوب، دارای اعتقاد و عمل درست دینی. |
۷۴ | صدا: صلا، صوت، ندا،آواز، بانگ. |
۷۵ | طاهره: پاکدامن، پاک. |
۷۶ | طاووس: زیبا. رنگارنگ. نام نوعی پرنده. |
۷۷ | طلا: کم یاب، شخص بسیار ارزشمند. |
۷۸ | طلوع: برآمدن، دمیدن، طلعت، پیدایش. |
۷۹ | طهورا: به معنی پاک کننده، تطهیر کننده. بررسی کامل: اسم طهورا. |
۸۰ | عادله: عادل، دادگر. |
۸۱ | عسل: انگبین، شهد، بسیار شیرین و دوست داشتنی. |
۸۲ | کام مهر: دوست داشتن. پسندیده. |
۸۳ | کلاله: زلف، موی مجعد، کاکل، کسمه، دسته گل. |
۸۴ | گل آسا: زیبنده مثل گل |
۸۵ | گل رو: کسی که مثل گل زیباست |
۸۶ | گلاره: اسم دختر کردی به معنی نور چشمی، بسیار عزیز و گرامی. |
۸۷ | گلرو: زیباروی. |
۸۸ | وداد: دوستی، صمیمیت، عشق، محبت. |
۸۹ | گلسا: مثل گل، زیباروی. چون گل، مانند گل، گلسان. |
۹۰ | گلسار: مانند گل، به شکل گل، گل چهره. |
۹۱ | گلسر: آن که سر و رویی چون گل دارد. |
۹۲ | گلمهر: نام دخترانه به معنی گل خورشید. |
۹۳ | گلی: منسوب به گل، به رنگ سرخ، به گونه ی گل، به رنگ گل. |
۹۴ | هلسا: بررسی کام اسم هلسا. |
۹۵ | گوهر: اصل، تبار، حسب، نژاد، نسب، جوهر. |
۹۶ | گوهرآرا: کسی که با جواهر آراسته شده باشد. |
۹۷ | لاله: آلاله، شقایق، گلی به شکل جام و سرخ رنگ. |
۹۸ | لاله رو: لاله چهر، آن که چهره و صورتی سر و زیبا چون گل لاله دارد. |
۹۹ | لی لی: ظریف و شکننده. |
۱۰۰ | مارال: آهو، زیبا و خوش اندام. اسم دخترانه تورکی. |
۱۰۱ | ماه گل: ماهی که مانند گل است. گلی که مانند ماه می تابد. |
۱۰۲ | ماهرو: یعنی آنکه صورتی چون ماه دارد. زیبارو. معادل اسم ماهچهر. |
۱۰۳ | ماهروی: کسی که مانند ماه تابان و دلرباست. زیبا. |
۱۰۴ | ماهسار: زیبا چون ماه. |
۱۰۵ | ماهک: به معنی خوبروی کوچک، معشوقه زیبا روی و یا خوب روی دوست داشتنی. ماه + ک تصغیر یا ک تحبیب. |
۱۰۶ | ماهور: بررسی کامل: اسم ماهور. |
۱۰۷ | ماهورا: بررسی کامل: اسم ماهورا. |
۱۰۸ | مائده: اسم دختر عربی به معنی سفره، سفره آسمانی، خوردنی، طعام، نام سوره ای در قرآن کریم. |
۱۰۹ | مرسده: ملکه، عروس جهان، شاداب، زیبا. |
۱۱۰ | مروا: فال نیک و دعای خیر. اسم اوستایی با تلفظ Morva. |
۱۱۱ | مروه: بسیار خوشبو و معطر. |
۱۱۲ | مری دا: نام دخترانه لری. |
۱۱۳ | مسکا: به معنی لبخند. |
۱۱۴ | معصومه: اسم دختر عربی به معنی معصوم، پاک، بی گناه، با عصمت، لقب حضرت فاطمه. |
۱۱۵ | ملکه: شهربانو .سلطنت، صفت راسخ در نفس. |
۱۱۶ | ملودی: آهنگ، لحن، نغمه، خوش آهنگی. بررسی کامل: اسم ملودی. |
۱۱۷ | ملوک: پادشاهان، شاهان، ملک ها. |
۱۱۸ | مه کام: آرزوی زیبای روی،دارای کام و آرزویی چون ماه روشن. |
۱۱۹ | مها: بزرگ، منسوب به ماه، سنگی مانند بلور. |
۱۲۰ | مهاد: گهواره، مهد، بستر. |
۱۲۱ | مهراوه: مرکب از مهر. |
۱۲۲ | مهرآرا: مهربانی و محبت آرا .ویژگی آن که به مهربانی و محبت آرایش شده. |
۱۲۳ | مهرآوا: صدا و نوای محبت و دوستی. |
۱۲۴ | مهرسا: شبیه به مهر، مانند خورشید. بررسی کامل: اسم مهرسا. |
۱۲۵ | مهرکام: کسی که به دوستی دستت را میگیرد. |
۱۲۶ | مهرو: خوبرو، زیبا رو، ماهی که در روز نمایان است. |
۱۲۷ | مهری: منسوب به مهر و محبت. |
۱۲۸ | مهسا: مانند ماه، زیبا، چون ماه زیبا و درخشان. |
۱۲۹ | مهسو: دارای زیبای چون ماه، چشمان فریبنده چون ماه، نور ماه. |
۱۳۰ | مهگل: گلی به مانند ماه زیبا و تابان. |
۱۳۱ | مهلا: آهسته، آرامش، صبور. |
۱۳۲ | مهواره: مثل ماه، زیبا و خاص. |
۱۳۳ | هاله: خرمن ماه. (در نجوم) حلقهی نورانی سفید یا رنگی كه گاهی گِردِ قرص ماه یا خورشید دیده می شود؛ ۲- حلقه یا حاشیهی تابناكی كه در اطراف چیزی به ویژه در اطراف سر مقدسین در نقاشیها دیده می شود؛ ۳- (به مجاز) آنچه گرداگرد چیزی یا جایی را فرا میگیرد. |
۱۳۴ | هدا: اسم عربی به معنی راهنما. |
۱۳۵ | هرسام: اسمی بختیاری به معنی اشکهایم. |
۱۳۶ | هلاله: گلی زرد رنگ خوشبو. اسم اولین پادشاه زن ایرانی است. |
۱۳۷ | هلما: حلما به معنی صبور است و هلما به معنی ستاره درخشان. بررسی کامل اسم هلما و حلما را ببینید. |
۱۳۸ | هما: نام پرنده ای افسانه ای دارای بال های بلند. |
۱۳۹ | همای: خجسته، مبارک، فرخنده. |
۱۴۰ | همدم: انیس، دلارام، دمساز. |
۱۴۱ | هوده: حق، درستی، راستی، فایده. |
۱۴۲ | هورمهر: خورشید. |
۱۴۳ | پیشنهاد شما؟
در قسمت نظرات اگر اسم بی نقطه دیگری سراغ دارید بنویسید تا به لیست اضافه کنیم. |
اسم پسر بی نقطه
اسامی پسرانه که نقطه ندارند
اسم پسر شیک بدون نقطه
لیست کامل اسامی پسر بی نقطه با معنی دقیق:
۱ | ارس: نام رودخانهای بزرگ که از کوه های هزار ترکیه سرچشمه میگیرد و مرز میان ایران و قفقاز را طی کرده و به درای خزر میریزد. |
۲ | اهورا: بررسی کامل: اسم اهورا. |
۳ | آراد: نام فرشته موکل بر دین و تدبیر. بررسی کامل: اسم آراد. |
۴ | والا: بلند، رفیع، مرتفع، بلندپایه، گرامی، شایسته. بررسی کامل: اسم والا. |
۵ | آرسام: زورمند، دارای زور خرس پسر آریارمنه. بررسی کامل: اسم آرسام. |
۶ | آسام: سام، داستان خوشایند، حدیث خوش. در برخی منابع به عنوان اسم لری پسر آمده است. |
۷ | آسو: شفق، هنگام طلوع خورشید. در برخی منابع معنی تندی، شتاب و کوشا نیز برای این اسم زیبا آمده است. |
۸ | آکو: اسم کردی پسرانه به معنی قله کوه، مکان بلند، انسان با عظمت. |
۹ | حامد: ستایشگر، ستاینده، مداح. |
۱۰ | حامی: اسم پسر عربی به معنی پشتیبان، حمایت کننده. طرفدار، کمک، مجیر. |
۱۱ | هومهر: مهربان خوب. بررسی کامل: اسم هومهر. |
۱۲ | حسام: تیغ، سیف، شمشیر، قداره. |
۱۳ | دادار: دادگر، عادل. |
۱۴ | دارا: به معنی دارنده، ثروتمند، غنی. توانگر، ثروتمند، غنی، مالک. |
۱۵ | هورداد: داده خورشید. ترکیب هور به معنی خورشید و داد. معنی خورشید عدالت هم برایش قابل تعبیر است. |
۱۶ | داور: نام موبدی است. |
۱۷ | داوود: محبوب، نام یکی از پیامبران بنی اسرائیل. |
۱۸ | دسم: فرمانده ده تن سرباز. |
۱۹ | دلاور: دلیر، قهرمان. |
۲۰ | راد: جوانمرد، بخشنده، دلاور، دلیر. |
۲۱ | رادمهر: بررسی کامل: اسم رادمهر. |
۲۲ | راما: منسوب به رام، رام. آرام، متین. |
۲۳ | راوی: اسم با ریشه عربی به معنی روایتگر. |
۲۴ | رسام: رسم کننده، طراح، نقاش. |
۲۵ | رسول: فرستاده، پیام آور، پیغمبر، پیک، سفیر. |
۲۶ | رام: یعنی آرام. |
۲۷ | رهام: نام پسر گودرز که در جنگ دوازده رخ ‘ بارمان ‘ را کشت، پرنده ای که شکار نکند. بررسی کامل: اسم رهام. |
۲۸ | رهی: غلام، بنده، چاکر. |
۲۹ | ساعی: تلاشگر، کوشا. |
۳۰ | هورام: آرام خوب. بررسی کامل: اسم هورام. |
۳۱ | سالار: سردار، فرمانده، پیر، ریش سفید. |
۳۲ | مهراد: مهتر و بزرگتر، بخشنده بزرگ. بررسی کاملتر: اسم مهراد. |
۳۳ | سام: جهان پهلوان پدر زال و جد رستم جهان پهلوان، آتش. بررسی تخصصی: اسم سام. |
۳۴ | سامر: اسم عربی پسرانه به معنی داستان سر، افسانه گوینده، قصه گو. |
۳۵ | سامراد: بررسی کامل: اسم سامراد. |
۳۶ | سردار: پیشوا، رئیس، سردسته، فرمانده. |
۳۷ | صارم: اسم عربی، شمشیر تیز، قطع کننده، برنده. |
۳۸ | صالح: اسم پسر عربی به معنی امین، پارسا، پرهیزگار، خلف. |
۳۹ | صدرا: اسم عربی، منسوب به صدر، ارج دهنده. |
۴۰ | طاها: اسم عربی، نام سوره ای در قران کریم. |
۴۱ | عادل: نام عربی پسرانه به معنی دادگر، دادگستر، دادور. |
۴۲ | علی: بلند قدر، بزرگ، شریف، توانا. معنی و بررسی کامل اسم: علی. |
۴۳ | عماد: پالار، رکن، ستون، تکیه گاه، متکا. |
۴۴ | کاوه: نام شخصیتِ اساطیری شاهنامه و آهنگری ایرانی. |
۴۵ | کسری: خسرو پرویز، معرب از فارسی خسرو، نام انوشیروان پادشاه ساسانی، فرزند قباد. |
۴۶ | کمال: بلوغ، پختگی، رسایی، رشد. |
۴۷ | کهرام: نام قلعه ای در هندوستان. |
۴۸ | کی راد: ترکیب کی به معنی پادشاه و راد به معنی بخشنده است. کی راد یعنی شاه بخشنده، پادشاه جوانمرد. |
۴۹ | گرامی: ارجمند، مقدم. |
۵۰ | محمد: ستوده، بسیار تحسین شده. |
۵۱ | محمود: ممدوح، ستایش شده، نیک. |
۵۲ | مهرسام: بررسی کامل: اسم مهرسام. |
۵۳ | مرصاد: بزنگاه، رصدخانه، زیجگاه، کمین گاه، گذرگاه. |
۵۴ | مسعود: خوشبخت، سعادتمند، نیک بخت. |
۵۵ | مهداد: داده ماه. مجازا بزرگزاده و اصیل و بالا مقام. |
۵۶ | مهدی: هدایت شده، آخرین امام از امامان دوازده گانه شیعه. |
۵۷ | مهرداد: داده مهر، آفریده شده ی مهر. نام چوپانی که کوروش را پرورش داد. |
۵۸ | مهراس: بررسی کامل: اسم مهراس. |
۵۹ | مهرام: آن که ماه رام اوست، خوشبخت. |
۶۰ | موسی: از آب کشیده شده، نام امام هفتم شیعیان. |
۶۱ | هادی: راهنما، رهبر. دلیل، راهبر، راهنما، رهبر، مرشد. |
۶۲ | برخی از نام ها به دلیل اینکه در ثبت احوال نبودند و قابلیت ثبت نداشتند حذف شدند. |
۶۳ | پیشنهاد شما؟ |
در قسمت نظرات اگر اسم بی نقطه دیگری (پسرانه یا دخترانه) سراغ دارید که در لیست بالا نیست، بنویسید تا به لیست اضافه کنیم.
منابع
- وبلاگ نام فارسی، نوشته دکتر نیکزاد، مقاله ۱۴۵٫
- لغت نامه دهخدا.
- فرهنگ لغات عمید.
No comments:
Post a Comment